خونه رو آب برداشت
توی پست قبلی گفتم که یه اتفاقی افتاد که ما مجبور شدیم زود برگردیم تهران. ماجرا از این قرار بود:
شب جمعه ساعت 11 شب همسایه مون زنگ زد که پارکینگ داره آب میده و از خونه شماست
ما رو میگی ناراحت و عصبی که ای وای چه کنیم دیر وقت بود و برگشت با ماشین به صلاح نبود. کلید خونه رو هم هیچکس نداشت .
خلاصه گرفتیم خوابیدیم تا صبح زود حرکت کنیم من که اصلا و ابدا خوابم نبرد.ساعت 4 همسری رو بیدار کردم و بعد نماز سریع حرکت کردیم به سمت تهران. راستین رو هم در حالت خواب گذاشتیم رو صندلی اش.
خوشبخناته تو راه یه صبحانه مشتی زدیم تو رنگ تا جون داشته باشیم. یه رستوران بود که صبحانه بوفه باز داشت و ما هم حسابی خوردیم البته غیر از راستین که هیچی نخورد
خلاصه رسیدیم خونه و ............ دیدیم بله حسابی هال و آشیزخونه و پذیرایی رو آب برداشته و همه چی در حال شنا تو آبه
همسری سریع لباساشو عوض کرد و دست بکار شد و منم اولین کاری که کردم زنگ زدم مامانم اینا بیان راستین رو ببرن خونه شون
بردارام هم اومدن کمک همسر و هی کار و کار و کار
ولی فرشام رنگاش قاطی شده بود و افتضاح
در حال حاضر فرشاها رو دادم قالیشویی تا ایشاله درست بشه خونه هم حسابی نامرتبه و بدون فرش.
توی این ماه رمضون با دهن روزه، خونه بدون فرش ... خلاصه بساطی داریم ما.
التماس دعا