راستین و خونه تکونی
امسال خونه تکونی عید چه صفایی داشت با آقا راستین. چه کارها که نکرد برام.خداییش خیلی پسرم اهل کار و کمک است دیگه غمی ندارم که !!!!!!!!
کشوهای آشچزخونه رو یه حالی بهشون داد:
تازه روشون هم وایستاد و خواست که توپش هم بی نصیب نباشه:
اینوسطا یه چیزی هم گیر آورد برای موهاش که جلوی چشمات رو نگیره و نریزه تو صورتش:
یه کمی هم به این ترتیب خستگی گرفت: برای چند ثانیه و دوباره شروع کرد
ویترین مامان رو تمیز کرد و یه کلاه حموم آورد و گذاشت سر مبارک:
حالا پا تو دمپایی مامان و الو بازی:
منو بگو که چقدر کار کردم فقط دوربین به دست دنبال پسرکم تا از کاراش عکس بگیرم. بعدشم برای قدرانی از زحماتش پارک رفتیم و یکم تاب بازی کرد:
تا ببینیم سال بعد چقدر عاقلتر شده و چکارهای دیگه ای می کنه.
هنوز آرایشگاه نبردمش باید زودتر ببرم و حسابی مرتب بشه برای عید. خودم هم خریدام تموم نشده. سفره هفت سین و تخم مرغ ها رو هم که هر سال خودم می درستم فعلا ایده ای براش ندارم.
وای این روزای آخر اسفند چقدر تند تند می گذره .وقت کم میاد.............